مرداب افسونگری در انزوا

با کمی گل‌گاوزبون چطوری؟

مرداب افسونگری در انزوا

با کمی گل‌گاوزبون چطوری؟

مرداب افسونگری در انزوا

من گمشدم توی دریای رویاهام جایی که از بلندترین قله سقوط میکنم و خودم رو در حال غرق شدن توی دریای بی کران میبینم.
_هی پرنده ی آبی به من بگو حالم خوب میشه؟

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۷ مطلب توسط «ᯓ★yue  ๋࣭ » ثبت شده است

باید یه دستی به سر و روی اینجا بکشم.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 14 June 24 ، 13:15
ᯓ★yue  ๋࣭

۱۷۰روز تا مرثیه خوانی برای دوران نوجوانی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 15 January 24 ، 01:34
ᯓ★yue  ๋࣭

دیوید هیوم هرگز نمی تونه اون عشقی که تبدیل به نفرت شد فقط با اورثینک بیش از اندازه رو درک کنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 12 December 23 ، 21:09
ᯓ★yue  ๋࣭

_ماهی گیر ماهی گیر، چه در تور احساسات من صید کردی؟

_دوست نداشته شدن.

   می‌دونی به دوست نداشته شدن عادت دارم بنابراین شنیدن اینکه هر‌روز بیشتر از روز گذشته دارم شبیه کسی می‌شم که ازش متنفر هست قلبم رو نمی‌شکنه.

  به شنیدن اینکه 《کی میمیری تا از دست تو راحت بشم》 عادت دارم.

  به شنیدن اینکه《از چشم افتادی》یا 《ریخت و قیافت حالم رو بهم می‌زنه》عادت دارم.

هربار که دقیقا همون کار به اصطلاح شوخی که دیگری نسبت به من رو انجام می‌ده انجام می‌دم ابروهاشون توی هم گره می‌خوره نگاه توی چشماشون ترسناک می‌شه و شروع می‌کنن به دعوا کردنم.

همیشه باید بشنوم 《هیچوقت بلد نیستی بس کنی》

  اما با اینکه قلبم خرد نمی‌شه با اینکه نمی‌ریزه پایین همچنان درد داره نمی دونم چرا هنوز انتظار دارم یه اتفاق متفاوت بیفته و یه مسیر جدید باز بشه.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 December 23 ، 23:32
ᯓ★yue  ๋࣭

خدا جونم ازت تمنا دارم به آغوش بکشیش و از درد رهاش کنی؛لطفا به خواسته ام گوش کن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ 19 September 23 ، 01:13
ᯓ★yue  ๋࣭

به سبزه کجا تازه گردد دلم/که سبزه بخواهد دمید از گلم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 July 23 ، 23:48
ᯓ★yue  ๋࣭

شروع23ی تیر 1402،مصادف با 14جولای 2023، ساعت نه و پنج دقیقه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 14 July 23 ، 21:10
ᯓ★yue  ๋࣭

فال افزونه ی بیان هم بعضی وقت ها چیزجالبی درچنته ی خود دارد :)!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 31 March 23 ، 18:40
ᯓ★yue  ๋࣭

مدتی هست که از حرف زدن با غیر از اعضای خانواده دست کشیدم ؛ میخوام از کسی فرار کنم ؟نمی دونم. روبه رویی با بقیه خیلی سخت بنظر میاد.هرچقدر شمار روزهایی که با بقیه حرف نزدم بالاتر میره بین من و بقیه هم فاصله ی بیشتر ایجاد میشه ، درست شبیه پل قدیمی که خراب شده راهی که من رو به روابطم متصل میکنه هم خراب شده.

احمقانه است .برم و پیام بدم و چی بگم ؟"هـــــــــــــــــی سلااااااااااام ؟دلتنگ من بودی نه ؟ منم همینطور !!!!!!D; *چشمک عاشقانه*"هاا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 31 March 23 ، 18:27
ᯓ★yue  ๋࣭

به گذشته زنگ بزن و بهش بگو:((زنده بمون.))

اگه توی آینده بقیه شکستش دادن:پس تو توی گذشته،توی حال خودت تبدیل به اولین نفر بشو که شکستش دادی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 September 22 ، 19:10
ᯓ★yue  ๋࣭